بررسی حدیث : اصحابی کالنجوم
سلام بر دوستان :
من جمله احادیث مورد استناد اهل سنت و وهابیت در مقابل شیعه ، حدیث ( ان اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم ) است . به گفته آنان در این حدیث که از قول نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است ، ایشان می فرمایند : صحابه من به مانند ستارگانند. به هر کدام که اقتدا کنید ، هدایت می شوید !!!!!!شاید این حدیث جعلی ، اگر به صورت ( ان بعض اصحابی کالنجوم ... ) بود بیشتر با عقل و تاریخ اسلام ، موافقت داشت.
بررسی حدیث : اصحابی کالنجوم
سلام بر دوستان :
من جمله احادیث مورد استناد اهل سنت و وهابیت در مقابل شیعه ، حدیث ( ان اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم ) است . به گفته آنان در این حدیث که از قول نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است ، ایشان می فرمایند : صحابه من به مانند ستارگانند. به هر کدام که اقتدا کنید ، هدایت می شوید !!!!!!شاید این حدیث جعلی ، اگر به صورت ( ان بعض اصحابی کالنجوم ... ) بود بیشتر با عقل و تاریخ اسلام ، موافقت داشت.
بررسی عقلی ( بر اساس متن حدیث )
بر هیچ عاقلی پوشیده نیست که ستارگان آسمان همواره راهنمای گمشدگان در راه بوده است. ولی همه می دانند که هر ستاره مبین و نشاندهنده یک مسیر است. مثلا ستاره قطبی همواره جهت شمال را به ما نشان می دهد و لا غیر. کسانی که در مسیری یا بیابانی گم میشوند ابتدا به دنبال ستاره قطبی می گردند تا رشته ای از مسیر را به دست آورند. ولی کسانی که بجای پیدا کردن ستاره قطبی از ستاره های دیگر که مسیری مخالف ستاره قطبی را نمایش می دهند ، استفاده می کنند ، نه تنها مسیر اصلی را پیدا نمی کنند بلکه از آن نیز دورتر شده و منحرف میگردند. پس عقلا تمام ستارگان ، هادی و راهنما نیستند بلکه برخی از آنان هادی بوده و ما بقی سبب انحراف می گردند . شاید جاعلین این گونه احادیث از حداقل علم هیئت نیز محروم بودند.
بررسی تاریخی ( مضمون حدیث )
در تفکرات اهل سنت و وهابیت ، تمامی صحابه عادل بوده و هیچ گونه خدشه ای را نمی توان بر اعمال آنان وارد کرد ، بلکه بر آنان صلوات می فرستند و منتقد برآنان را نیز کافر می دانند حتی اگر قائل به شهادتین باشد.
( ابن حجر مکی متعصب در " الصواعق المحرقه " در قسمت " خاتمه " از قول التقی السبکی بیان می کند که شیعه ای می گفت : لعن الله من ظلم آل محمد و دائما آنرا تکرار می کرد. سبکب پرسید : آنها چه کسانی هستند ؟ فرد شیعه گفت : ابوبکر . سبکی گفت : ابوبکر صدیق. فرد شیعه گفت : ابوبکر و عمر و عثمان و یزید و معاویه . سبکی فرمان به زندان انداختن او را داد و در زندان بر گدنش غل و زنجیر بستند. ( خادم المهدی: خلاصه عرض کنم ) فرد شیعه گفته بود که : ابابکر یه فاطمه سلام الله علیها ظلم کرده و میراث او ( فدک ) را به ظلم از او گرفت و در این راه به پیامبر دروغ بست ... و او ( ابوبکر ) بر دین حق از دنیا نرفت.و فرد شیعه بالاخره بست آنان به قتل رسید ... ابن حجر در جواب کسانی که قئل بودند که سبکی ، فرد شیعه را به نا حق به قتل رسانده می گوید : " کذب من قال انه قتل بغیر حق بل قتل بحق ، لانه کافرا مصر علی کفره " یعنی " دروغ می گوید کسی که قائل به این است که او ( فرد شیعه ) به ناحق کشته شده است. بلکه او به حق به قتل رسیده است . زیرا او کافر بود و در کفر خویش اصرار داشت . )
ابتدا باید بفهمیم که صحابه چه کسانی هستند ؟؟!!
محمد بن اسماعیل بخاری ( امام بخاری ) در صحیح بخاری ( اصح الکتاب بعد القرآن عند السنه ) ج4 ص 188 ( باب فضائل اصحاب النبی صلی الله علیه و سلم – نشر دارالفکر 1401 ) در تعریف صحابه می گوید :" و من صحب النبی صلی الله علیه و سلم او رآه من المسلمین فهو من اصحابه " یعنی : " صحابی رسول الله صلی الله علیه ( و آله ) و سلم کسی است که همراه ( و همنشین ) پیامبر بوده یا در حالیکه مسلمان بوده ، او را دیده است . "
پس با این تعریف ، بسیاری از افراد جزء صحابی پیامبر می گردند حتی منافقین. البته لازم است که به یک نکته اشاره کنم .
اهل سنت و وهابیت بر ما شیعیان اشکال می کنند که چرا شما منافقین را جزء صحابی میدانید ؟ بلکه آنها معلوم الحال بودند و جزیی از صحابه به شمار نمی رفتند. !!!
ما می گوییم که : اولا همه کسانی که همراه و همنشین پیامبر بودند ( من جمله منافقین ) شهادتین را گفته بودند و ایمان داشتند.
ثانیا خود پیامبر مامور به ظاهر بودند .
ثالثا خود پیامبر آنان را جزء صحابه خود می دانستند.
" فسمع بذلک عبد الله بن أبی فقال فعلوها اما والله لئن رجعنا إلی المدینة لیخرجن الأعز منها الأذل فبلغ النبی صلی الله علیه وسلم فقام عمر فقال یا رسول الله دعنی اضرب عنق هذا المنافق فقال النبی صلی الله علیه وسلم دعه لا یتحدث الناس ان محمدا یقتل أصحابه " ( صحیح بخاری ج6 ص 66 – کتاب التفسیر – تفسیر سوره منافقون – چاپ دارالفکر سنه 1401 )
ما حصل معنا اینکه : " عمر خواست که گردن " عبدالله بن ابی " را ( بخاطر حرفهایش ) بزند ولی پیامبر اجازه ندادند و فرمودند : او را رها کن. مبادا مردم بگویند که محمد اصحابش را می کشد.
بررسی حدیث فوق ( در کلام علمای اهل سنت )
· المارکفوری در " تحفه الاحوذی " ج 10 ص 155 – 156 می گوید : " قال البیهقی روی فی حدیث موصول بإسناد غیر قوی " ...... " اختلف أهل العلم فی هذا الحدیث فقال ابن الجوزی وغیره إنه موضوع "
· ابن حزم در " الاحکام " ج6 ص 810 – 811 می گوید : " و اما الروایه : اصحابی کالنجوم روایه ساقطه "
علمای ذیل ، در کتب خود به ضعیف السند بودن یا متروک بودن یا موضوع بودن این حدیث اشاره می کنند:
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .......
برای اطلاع کامل تر از منابع دیگر اهل سنت در رد این حدیث ، کتاب " رساله فی حدیث اصحابی کالنجوم " ، عالم بزرگوار سید علی میلانی را مطالعه فرماییــــــد.
یا علی