ادامه مطالب گذشته.....
....بخاری و مسلم نقل کرده اند هنگامی که خبر شهادت زید بن حارثه و جعفر بن ابی طالب و عبدالله بن رواحه در غزوه موته به پیامبر اکرم رسید. درحالی که آثار حزن بر ایشان هویدا بود جلوس نمود.(صحیح بخاری ج1 ص 437 باب من جلس عند المصیبه یعرف فیه الحزن – صحیح مسلم ج 2 ص 614)
بخاری از انس بن مالک نقل کرده که گفت:قنت رسول الله شهرا حین قتل القرا فما رایت رسول الله حزن حزنا قط اشد منه....هنگامی که قاریان قرآن در کنار بئر معونه به شهادت رسیدند یک ماه حضرت با مردم سخن نمی گفت و هرگز دیده نمی شد که پیغمبر به این شدت ناراحت شده باشد(صحیح بخاری ج 1 ص 437)
ثالثا:حزن و اندوه زهرا بعد از وفات پیامبر تنها در فراغ پدرش نبوده بلکه حزن واندوه و گریه او بر ارتداد و به فراموشی سپردن تمام زحمات و سفارشات پدرش و خانه نشین کردن خلیفه به حق رسول خدا یعنی حضرت علی و دیگر امور نیز بوده است.
حضرت زهرا سلام الله علیها چنان از این امور محزون و ناراحت بود که عبدالله بن حارث می گوید:مکثت فاطمه بعد النبی سته اشهر و هی تذوب... فاطمه بعد از پیامبر شش ماه زنده بود و این در حالی بود که بدنش در این مدت اب می شد.(سیر اعلام النبلا ج2 ص 128)
رابعا:چه کسی گفته که ابوبکر در سوگ پیامبر محزون نشده ونگریسته است؟بلکه مطابق نص طیالسی بر پیامبر نوحه سرایی نیز کرده است.
او می گوید:بعد از وفات پیامبر چون بر حضرت وارد شد لبانش را بین دو چشمان حضرت گذاشت و دو دستش را به دو گیجگاه او . آن گاه فریاد بر آورد: وانبیاه وا خلیلاه وا صفیاه.... اه ای نبی خدا وای ای دوست خدا وای ای انتخاب شده خدا(مسند طیالسی ج 1ص 217)
ادامه دارد...