به نام خدا
با سلام خدمت کاربران محترم اینترنت
شهادت ام ابیها حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت برادران اهل سنت را خدمت شما تسلیت می گویم
بهتر دانستم در این خصوص اشکالی که ابن تیمیه بر حزن حضرت وارد نموده مطرح نمایم و نقد و رد نظریه ابن تیمیه را بیان نمایم
امید است با همفکری شما عزیزان بتوانیم در شناخت فرقه ضاله و گمراه وهابیت موفق باشیم
ممنون.
ابن تیمیه در اعتراض به حزن حضرت زهرا سلام الله علیها در سوگ پدرش و مقایسه آن با حزن ابوبکر در غار می گوید:شیعه ودیگران از فاطمه حکایت می کنند که به حدی در سوگ پیامبر حزن داشته که قابل توصیف نیست. واین که او بیت الاحزان ساخته است و این کار را مذمت برای او به حساب نمی اورند با این که او بر امری حزن داشته که فوت گردیده و باز نمی گردد ولی ابوبکر در زمان حیات پیامبر از ترس این که حضرت کشته شود خوف داشته است و آن حزنی است که متضمن حراست است و لذا چون حضرت فوت کرد هرگز چنین حزنی را ابوبکر نداشت زیرا بی فایده است. نتیجه این که حزن ابوبکر بدون شک کامل تر از حزن فاطمه است.(منهاج السنه ابن تیمیه ج 8 ص 459 و 460)
پاسخ:
اولا:حزن ابوبکر ناشی از ضعف ایمان او به نصرت الهی بوده است و لذا پیامبر در غار به او فرمود لا تحزن ان الله معنا غم مخور خدا با ماست.
ونیز خداوند متعال می فرماید:الا ان اولیا الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون آگاه باشید دوستان و اولیای خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند.
ثانیا:حزن در فراق محبوب و گریه کردن بر او نه تنها امری جایز و راجح است بلکه خود پیامبر نیز چنین می کرده است.
انس بن مالک از پیامبر نقل کرده که فرمود:ان العین تدمع والقلب یحزن و لانقول الا ما یرضی ربنا و انا لفراقک با ابراهیم لمحزونون... همانا چشم می گرید و قلب محزون می شود ولی غیر از آنچه رضایت پروردگار ماست نمی گوییم وبه طور حتم ای ابراهیم در فراق تو محزونیم.(صحیح بخاری ج 1 ص 438 و 439 – صحیح مسلم ج 4 ص 1807)
چرا ابن تیمیه به پیامبر اعتراض نمی کرد که چرا به امری که گذشته و فوت شده محزونی؟؟؟
این بحث ادامه دارد....
ادامه مطالب گذشته.....
....بخاری و مسلم نقل کرده اند هنگامی که خبر شهادت زید بن حارثه و جعفر بن ابی طالب و عبدالله بن رواحه در غزوه موته به پیامبر اکرم رسید. درحالی که آثار حزن بر ایشان هویدا بود جلوس نمود.(صحیح بخاری ج1 ص 437 باب من جلس عند المصیبه یعرف فیه الحزن – صحیح مسلم ج 2 ص 614)
بخاری از انس بن مالک نقل کرده که گفت:قنت رسول الله شهرا حین قتل القرا فما رایت رسول الله حزن حزنا قط اشد منه....هنگامی که قاریان قرآن در کنار بئر معونه به شهادت رسیدند یک ماه حضرت با مردم سخن نمی گفت و هرگز دیده نمی شد که پیغمبر به این شدت ناراحت شده باشد(صحیح بخاری ج 1 ص 437)
ثالثا:حزن و اندوه زهرا بعد از وفات پیامبر تنها در فراغ پدرش نبوده بلکه حزن واندوه و گریه او بر ارتداد و به فراموشی سپردن تمام زحمات و سفارشات پدرش و خانه نشین کردن خلیفه به حق رسول خدا یعنی حضرت علی و دیگر امور نیز بوده است.
حضرت زهرا سلام الله علیها چنان از این امور محزون و ناراحت بود که عبدالله بن حارث می گوید:مکثت فاطمه بعد النبی سته اشهر و هی تذوب... فاطمه بعد از پیامبر شش ماه زنده بود و این در حالی بود که بدنش در این مدت اب می شد.(سیر اعلام النبلا ج2 ص 128)
رابعا:چه کسی گفته که ابوبکر در سوگ پیامبر محزون نشده ونگریسته است؟بلکه مطابق نص طیالسی بر پیامبر نوحه سرایی نیز کرده است.
او می گوید:بعد از وفات پیامبر چون بر حضرت وارد شد لبانش را بین دو چشمان حضرت گذاشت و دو دستش را به دو گیجگاه او . آن گاه فریاد بر آورد: وانبیاه وا خلیلاه وا صفیاه.... اه ای نبی خدا وای ای دوست خدا وای ای انتخاب شده خدا(مسند طیالسی ج 1ص 217)
ادامه دارد...