روزي غلامي به نام {نقيل، با نظله بن هاشم و هشت نفر ديگر} در چراگاه به صهاک رسيدند و
با او در آويخنتد بعد از مدتي از اين 10 نفر {پدر} و صهاک} پسري به دنيا آمد، صهاک او را {خطاب} نام نهادو
اغلب نزد باديه نشيان بود تا به حد رشد و بلوغ رسيد روزي {خطاب در جواني شيطان او را وسوسه کرده و با
مادربد کارهاش صهاک جمع شد صهاک از فرزند ش خطاب حامله گرديد بعد از مدتي دختري زاييد در قنداقه