• وبلاگ : يا علي مدد
  • يادداشت : کرامات عمر بن خطاب !!!
  • نظرات : 12 خصوصي ، 369 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حجت اله عرفانيان 

    عکس نام محمد عليست آئينه روي نبيست هر چه دارد اين نبي دارد علي صهر ابن عم وصي مصطفا حله پوش هل اتايو انما وارث گنجينه سره قضاء قابل تشريف قوله لافتا شاهراه حق تو هستي در سلوک کائنات پرورده بدامن خود مصطفا عجب گلي راه حق گويد به ابجد سروري سرور مشگل گشاء مولاء علي با هر تپشي که در دله آگاه است يک نغمه لا اله الا الله است تو حيدو نبوتو امامت هر سه در گفتن يک علي ولي الله است در روزه غدير خم نور حق پيدا شد وز جهازه اشتران منبري بر پا شد بگرفت محمد چو علي را سر دست سوگند به ذات حق که حق پيداشد پاک ميکرد اشک را تا سحر مولا علي غربت نيمه شب او که خشمش بود خود آئينه غمها علي صهر ابن عم وصي مصطفي حله پوش هل اتي يو انماست وارث گنجينه سر قضاء قابل تشريف قوله لافتي مولا عليست صاحب لاسيف بر ارباب معرفت دين خدا قابل تشريف قول لافتي مولا عليست در حرم همچون خليل الله گشته بت شکن آنکه پا دوش نبي بنهاده پا مولاء عليست آتشه عشقي که ابراهيم را بر گرفت کعبه را در هم شکست بتها به دوشه مصطفا بت شکن مثل احمد عشق زهرا ست تنها علي شاهنشه سرير ولايت علي از انما ولي يکموالله برتر از عالم خداست نايبش تنها عليست وارث کل تمام انبياست دوست دارد خدا زيبا علي خوانداحمد خويشتن را با علي مولاي امت تا بداني ملک هستي جز علي سلطان ندارد تا بداني اين محمد با علي همتا ندارد در باغ نبي باغبان چشمه کوثر سه قايتي شاهراه حق تو هستي در سلوک کاينات پرورده بدامن خود مصطفا عجب گلي با هر تپشي که در دله آگاه است يک نغمه لا اله الا الله است تو حيدو نبوتو امامت هر سه در گفتن يک علي ولي الله است در روزه غدير خم نور حق پيدا شد وز جهازه اشتران منبري بر پا شد بگرفت محمد چو علي را سر دست سوگند به ذات حق که حق پيداشد حاتفي گفت ديدم من آن کتف نبي گرد خاتم با به شانه بود عليا" عليا" يا علي تا کور شود هر آنکه نتواند ديد باشد در اين عالم سه پليد رکب وبا رمع نام ثع هم دقل بودو پليد همچو نامرد معاويه شمرو يزيد هر روز بهتر از ديروز علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا بارها گفت محمد که علي جانه منست هم بجانه عليو جانه محمد صلوات در نشستي که با احبا ء بود صحبت از ارزش تولي بود گفته شد ارزشه ولاي علي بي کمو کاست جانه حضرت زهراء بود تا کور شود هر آنکه نتواند ديد باشد در اين عالم سه پليد رکب وبا رمع نام ثع هم دقل بودو پليد همچو نامرد معاويه شمرو يزيد هر روز بهتر از ديروز علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله نام علي به مثل چشمو گوشو ابرويت در صورت هشياران دو نام علي باشد هشيار بداند اين نوره خدا باشد نام علي به مثلچشمو گوشو ابرويت نام عمر به مثل دماغو خا ي هو دولت اگر عکس نام محمد (ص) عمر ابو بکر و عثمان ميشد يه چيزي پروتو پلاء ميگي اسم اين سه سه شده پرتو پلاست ابوبکر در بين ياران پيامبر سلمان فارسي و علي و فاطمه عمر و ابومکر و عثمان از منفور ترين انسانها به شمار ميرفتند در کتابهاي اهل سنت هست عمر هر زني شوهرش ميمرد سريع ميرفت سراغشو کشتي ميگرفت خرما خورده کي منع رطب کند علي (ع) فرمود ابوبکر و عمر تا سن 41 سالگي هنوز بت پرست بودند و بعد آن هم به ظاهر شهادتين گفتن اين سه انسانهاي گردن کش که ابوبکر سزاي نامردي به دختر رسول خدا بعد از دوسال خلافت ذليل شده و از دنيا رفت علي چون ديد اين سه بسيار جا طلب ميباشند مثل برده از آنان کار ميکشيد و تمام کارهاي بيخود را به گردن آنها انداخته بود و خود به عبادت خدا مي پرداخت